معدن مس چاه فیروزه
موقعیت جغرافیایی و بررسی راه های دسترسی
کانسار مس چاه فیروزه در فاصله حدود 35 کیلومتری شمال غرب شهر بابک در استان کرمان قرار گرفته است. این ذخیره در محدوده ای بالغ بر 31 کيلومتر مربع است كه در چهار ضلعي ABCD با مختصات رئوس مندرج در جدول ذیل در نقشه توپوگرافي 1:250000 انار قرار گرفته است. ذخیره مذکور در محدوده دهستان جوزم با مرکزیت روستای جوزم قرار دارد. راه دسترسی معدن از طریق جاده آسفالته ترانزیتی شهربابک- انار به فاصله 35 کیلومتر از شهر بابک میباشد بطوريكه پس از عبور از روستاي كهتوكرها و طي 3 كيلومتر به سمت انار به محدوده مورد نظر مي رسيم. فاصله ناحیه انتهایی معدن چاهفیروزه از جاده شهربابک- انار در حدود 350 متر است. در ادامه تصاویر موقعیت معدن چاهفیروزه و راههای دسترسی به آن و موقعیت بخشهای مختلف معدن، به نمایش در آمده است. حداکثر و حداقل ارتفاع در منطقه به ترتیب 2400 و 2200 متر از سطح دریاهای آزاد میباشد.
D | C | B | A | رئوس |
308213 | 313862 | 313862 | 308213 | x |
3362703 | 3362703 | 3368222 | 3368222 | y |
وضعیت و موقعیت روستاها، مزارع و باغات منطقه
در محدوده معدن چاه فیروزه روستاها، مزارع و باغات متعددی قرار دارند و اکثر ساکنین و شاغلین آنها، دارای محدوده سنی بالایی بوده و کمتر افراد جوان در منطقه به چشم میخورد. کسب و کار افراد ساکن در منطقه عمدتا کشاورزی و دامپروری است که با توجه به تعدد مزارع و باغات در بخش شمال شرقی معدن و مراتع در کل محدوده، احتمالا افرادی از مناطق و روستاهای دوردستتر نیز جهت کشاورزی و دامپروری به این محدوده مراجعه میکنند.
پوشش گیاهی منطقه
بدلیل آب و هوای نیمه خشک در این منطقه، پوشش گیاهی تقریبا نامناسب میباشد. کشاورزی منطقه شامل کاشت گندم، جو، حبوبات، نباتات علوفهای و سیب زمینی است، باغداری شامل درختهای بادام، انگور، سیب و نباتات جالیزی میباشد. همچنین مراتع منطقه در برگیرنده بوتههایی از پونه، کاکوتی، بابونه، باریچه و .... است که با پوشش کم مشاهده میشوند، کم و بیش نیز درختچههایی از بید، بنه و سنجد یافت میشود
ذخیره مس چاه فیروزه در فاصله حدود 32 کیلومتری شمال شهربابک قرار دارد. این ذخیره در بخش جنوبی کمان ماگمایی سهند ـ بزمان و در کمربند متالوژنی مس کرمان واقع شده است. گزارش حاضر بر پایه مشاهدات صحرایی و لاگ مغزههای حفاری 42 گمانه اکتشافی است که توسط شرکت ملی صنایع مس ایران از تابستان 1385 تا پاییز 1387 در محدوده اکتشافی چاه فیروزه حفر شده اند.
مهم ترین و بارزترین نشانه کانی سازی مس در چاه فیروزه، وجود مقدار قابل توجهی مالاکیت همراه با برخی از دیگر کانیهای اکسیدی مس در بخش جنوبی محدوده اکتشافی است که قبلاً تا حدی مورد بهره برداری قرار گرفته است.
کارهای اکتشافی جدید در چاه فیروزه، که بین سالهای 1383 تا 1387 توسط شرکت ملی صنایع مس ایران هدایت شده است، شامل تهیه نقشه زمینشناسی 1:1000 در محدودهای به وسعت 4 کیلومتر مربع، نمونه برداری ژئوشیمیایی، اکتشاف ژئوفیزیکی به روش IP ، حفر 42 گمانه اکتشافی با عمق متفاوت از 300 تا 75/607 متر، و آنالیز مغزههای حفاری در بازههای 2 متری برای عناصر مس، مولیبدن، آهن، سرب و روی است. ذخیره مس چاه فیروزه در ارتباط با یک توده نفوذی نیمه عمیق با ترکیب کوارتز دیوریت تا کوارتز مونزودیوریت تشکیل شده است. این توده نفوذی دارای بافت پورفیری است که این ویژگی با وجود فنوکریستهای پلاژیوکلاز، بیوتیت و به طور فرعی هورنبلند و کوارتز در زمینهای ریز ـ تا متوسطدانه از کوارتز، پلاژیوکلاز و فلدسپات پتاسیک خودنمایی میکند. این توده بهصورت یک واحد کشیده و ناپیوسته با طول حدود 1500 متر در راستای شمالی ـ جنوبی مشاهده میشود.
مشاهدات صحرایی و لاگ گمانهها نشان میدهد که توده پورفیری چاهفیروزه، یک توده پیوسته و واحد نیست و بخش میانی آن باریک و بریده است، به گونهای که که میتوان این توده را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد. شباهت این دو بخش از نظر بافت، کانیشناسی و ترکیب شیمیایی به حدی است که آنها را میتوان مرتبط با یکدیگر و وابسته به یک منبع ماگمایی واحد در نظر گرفت.
سنگهای میزبان توده نفوذی، بهطور عمده شامل آندزیت همراه با مقداری داسیت و توفهای آندزیتی ـ داسیتی است. در بخش جنوبی ذخیره چاهفیروزه، توده نفوذی و سنگهای میزبان آن مورد هجوم یک توده دیوریتی و دایکهای مرتبط با آن قرار گرفته اند. جوانترین سنگهای محل، شامل یک واحد داسیتی در بخش شمال شرقی محدوده اکتشافی است که سنگهای قدیمیتر را پوشانده است. ویژگیهای شیمیایی نمونه های معرف از واحدهای آذرین مختلف در چاه فیروزه نشان میدهد که این واحدها در جایگاه تکتونیکی کمان ماگمایی قارهای تشکیل شدهاند. سری ماگمایی این واحدها از کالک آلکالن تا ساب آلکالن تغییر میکند، اگرچه بیشتر نمونهها در محدوده کالک آلکالن قرار میگیرند. پس از یک دوره بالا آمدگی و فرسایش، تمامی این مجموعه آذرین در بخش جنوبی توسط لاهار پوشیده شده است.
دگرسانی گرمابی بهطور گستردهای توده نفوذی و سنگهای میزبان آن را تحت تاثیر قرار داده است. دگرسانی در چاهفیروزه، نوعی منطقه بندی به نمایش میگذارد، به این صورت که دگرسانی پتاسیک در بخش مرکزی گسترش دارد و به سوی بیرون، با مناطق دگرسانی فیلیک و پروپیلیتی احاطه شده است. دگرسانی فیلیک بهصورت اورپرینت (Overprint) بر روی دگرسانی پتاسیک اثر کرده است. دگرسانی آرژیلیک غالباً در بخشهای سطحی گسترش دارد و انواع دیگر دگرسانی را تحت تاثیر قرار داده است. این دگرسانی در اثر واکنش آبهای اسیدی (حاصل از اکسیداسیون پیریت و کالکوپیریت) با سنگهای محل ایجاد شده است. دگرسانی سیلیسی بهطور محلی گسترش دارد و سنگ سیلیسی شده، برجستهتر از سنگهای اطراف خود به نظر میرسد.
کانیسازی مس در چاهفیروزه با دو بافت استوک ورک و افشان مشاهده میشود. کانیسازی اولیه یا کانسنگ هیپوژن شامل پیریت، کالکوپیریت و مگنتیت است که بهطور محلی، بهویژه در بخش مرکزی، با مقدار اندکی مولیبدنیت همراهی میشود. برنیت نادر است. رگچه های ژیپس (انیدریت) بهطور پراکنده وجود دارند. کانیسازی مس محدود به توده پورفیری نیست و سنگهای میزبان نیز تا حدی کانهدار شده اند. کانیسازی مس در چاهفیروزه ارتباط آشکاری با دگرسانی پتاسیک و اورپرینت فیلیک (Phyllic_Overprint) دارد. با افزایش فاصله از بخش مرکزی، از شدت دگرسانی پتاسیک و اورپرینت فیلیک و همینطور کانیسازی مس کاسته میشود.
با توجه به تمام ویژگیهای بالا، ذخیره مس چاهفیروزه، یک نمونه بارز از ذخایر مس پورفیری است.
پس از بالاآمدگی و فرسایش سنگهای روپوش، کانسنگ اولیه دستخوش اکسایش و شستشو شده است. پیریت و کالکوپیرییت، اکسیده شدهاند که این پدیده با فراوانی هماتیت، گوتیت و جاروسیت در سطح زمین خودنمایی میکند. مقدار قابل توجهی مس به صورت سولفات مس از بخشهای سطحی شسته شده است. زون شستهشده (Leach Zone) با ضخامت متغیر از 10 متر تا 80 متر در چاهفیروزه وجود دارد.
در جاهایی که نسبت پیریت به کالکوپیریت چندان بالا نبوده است، شستشوی مس از بخشهای سطحی ضعیف بوده و کالکوپیریت تحت تاثیر آبهای اسید کربنیکی به مالاکیت و آزوریت تبدیل شده است. مقداری کریزوکولا نیز در بخشهای سطحی پدید آمده است. همچنین بخشی از مس شسته شده، در اعماق بیشتر به کانیهای اکسیدی مس تبدیل شده است.
ضخامت زون کانسنگ اکسیدی در چاهفیروزه بسیار متغیر است که این امر به عیار مس کانسنگ اولیه، نفوذپذیری سنگ درونگیر، نسبت پیریت به کالکوپیریت، و عمق سطح ایستابی بستگی دارد. بیشینه ضخامت این زون در پیرامون گمانه شماره 6 به 50 متر میرسد. در بخش جنوبی محدوده اکتشافی، کانسنگ اکسیدی مس قبلاً تا حدی توسط بخش خصوصی بهرهبرداری شده است.
مس شسته شده از بخشهای سطحی، در زیر سطح ایستابی بهصورت کالکوسیت و مقدار کمی کوولیت رسوب کرده است. این دو کانی غالباً بهصورت جانشینی کالکوپیریت هیپوژن دیده میشوند. ضخامت زون غنیسازی سوپرژن در چاهفیروزه بسیار متغیر است. در بیشتر گمانهها ضخامت این زون کمتر از 10 متر است و در بخشهای حاشیهای اساساً تشکیل نشده است. بیشینه ضخامت این زون در گمانه شماره 6 به 120 متر میرسد، که البته بخشی از آن به صورت کانسنگ مرکب اکسید ـ سولفید و همینطور سوپرژن ـ هیپوژن است. عیار مس در منطقه غنیسازی سوپرژن بهطور متوسط 8/0% است که بسیار بالاتر از عیار کانسنگ هیپوژن (بهطور متوسط 4/0%) در این گمانه است. در گمانه شماره 6 همچنین یک زون مس ناتیو در مرز بین زونهای اکسیده و سوپرژن تشکیل شده است. در اینجا مس ناتیو بهصورت افشان و رگچهای در یک بازه 6 متری همراه با مقداری مس اکسید وجود دارد.
توزیع عیار مس در چاهفیروزه به گونهای است که میتوان این ذخیره را به دو بخش شمالی و جنوبی تفکیک کرد. در گمانههای حفرشده در بخش میانی، عیار مس غالباً پایین و میانگین آن کمتر از 15/0% است. توزیع مس در چاهفیروزه، هماهنگ با شکل و پیوستگی توده پورفیری است. توده پورفیری چاهفیروزه، در بخش میانی خود باریک و ناپیوسته است و به همین دلیل، کانیسازی نیز در بخش میانی گسترش چندانی ندارد.
میانگین عیار مولیبدن در اغلب گمانههای اکتشافی کمتر از 20 گرم در تن است. از مجموع 8000 آنالیز، عیار مولیبدن فقط در 1% از نمونه ها بیش از 100 گرم در تن است. این نمونه ها غالباً مربوط به گمانههای بخش جنوبی محدوده اکتشافی است که بالاترین عیار مس را نیز به نمایش میگذارند. ذخیره مس چاهفیروزه، نسبت به طلا نیز بسیار فقیر است. میانگین عیار طلا در 20 نمونه از گمانههای مختلف، فقط در حد ppb 9 است (محمدزاده، 1387). براساس طبقه بندی کاکس و سینگر (1989) ذخیره مس چاه فیروزه در قطب مس پورفیری فقیر از طلا و مولیبدن قرار میگیرد.